پيام دوستان
همابانو
103/8/2
+
هرکجا هستم باشم...
آسمان مال من است...
پنجره، فکر، هوا ،عشق، زمين، مال من است....
و تــــو...
2-اشراق
103/7/19
29 فرد دیگر
265 فرد دیگر
5 فرد دیگر
*ترخون بانو*
103/7/1
به چه کار آيد جز حسرت دل از پي دوست من شکيبايي را در زندگي برگزيدم و افسوس جدل با دل خود مهمان ويژه اين بازي بود خاطري دارم پر از زرق و برق زيباي اخوت و مروت اما چه سود در اينجا هم دلي و همسفري با هم متقارن نبود هرکي به سوي تقدير جفا مي کرد يار سوگل خويش را نجوا مي کرد يادم ايد آن روز شيرين سرکش از آن ديار آشنا و قديم حال گذشته از همه احوالم آن دل زمهرير و خوش خط و خالم کو
+
[تلگرام]
حديث ِ عشق نداند کسي که در همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرايي را... .
خيال در همه عالم بِرفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ، نديد جايي را ...
اون روز
103/6/11
3 فرد دیگر
33 فرد دیگر
+
من غزل بودم، رهايم کرد دستي ناتمام
شاه شطرنجي که تا آخر همان سرباز ماند
.
از بهاي عشق پرسيدم، نوشتي: آه و اشک
پاسخت امّا ميان هالهاي از راز ماند
.
محمّد عابديني
#به_وقت_شعر
كيوان گيتي نژاد و
103/4/7
دلم رازي نالان و غمگين سر داده بود. لاجرم بر ماندن يا رفتني غريب سخن مي گفت همي. يار خوش زبان من اما داغ يار بر بالين ديده بود. زمهرير عاشق شد در پي تقدير و صحراي احمر مدني در خفا بايد مي بود. حال من حال غريبي ست اين روزا هم در ماندن هم در رفتن مخير گشته بود دلم تنگ ميشود براي آن يار جاني ندا آمد که حيدر با تو پيمان بسته بود مي روي اي خوش روان هجرت بنماي اما يار بايد بايد ني تمود
+
عمريست عاشقت شده اين مرد بي قرار
اين مرد زخم خورده ي شيداي سوخته
#تک_بيت
#خط_خودکاري
محمّد عابديني
دبيرستان انصاري
103/4/5